.: نویسنده: بزرگ علوی     راوی: رضا عمرانی :.

 

باران هنگامه کرده بود. باد چنگ می‌انداخت و می‌خواست زمین را از جا بکند. درختان کهن به جان یکدیگر افتاده بودند. از جنگل صدای شیون زنی که زجر می‌کشید،‌ می‌آمد. غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود. رشته‌های باران آسمان تیره را به زمین گل‌آلود می‌دوخت. نهرها طغیان کرده و آب‌ها از هر طرف جاری بود.

 

 > برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه کنید <

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گاه نوشت های صورتی من! hi-moshaver بازسازی و دکوراسیون داخلی کارآموزی در عرصه بهداشت بی بی سکینه خاتون دانستنیها قیمت دستگاه ماینر و خرید ماینر ارزان در سه سوت ماینر نوشته های یک پسر قمی قُرآنِ هادی